ازدواج موقت در اسلام
ازدواج موقت فرق های زیادی با روسپیگری دارد و مهمترین فرق آن این است که مورد تایید اسلام می باشد. به این بیان که احکام و تشریعات دست خداست. و ازدواج موقت از سوی خداوند بخاطر مصالح و حکمت هایی که دارد مورد تائید قرار گرفته و مشروع می باشد همانگونه که در روایات آمده است:
عن الفتح بن یزید قال: سئلت ابا الحسن علیه السّلام عن المتعة فقال هی حلال مباح مطلق لمن لم یغنه اللَّه بالتّزویج فلیستعفف بالمتعة.[1]
فتح بن یزید میگوید: از حضرت ابا الحسن علیه السّلام در باره ازدواج موقّت سؤال کردم، فرمود: این ازدواج حلال مطلق است برای کسی که ازدواج دائم نکرده است، البته چنین شخصی باید عفت خود را از راه ازدواج موقت محافظت نماید.
عن علیّ بن یقطین قال سئلت ابا الحسن علیه السّلام عن المتعة قال: ما انت و ذاک و قد اغناک اللَّه عنها.[2]
علی بن یقطین به محضر حضرت رضا علیه السّلام شرفیاب شد و از ازدواج موقت سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: تو را با آن چکار است؟ با آنکه دارای همسر دائمی هستی و خداوند تو را از ازدواج موقت بینیاز ساخته است. از این روایات معلوم می شود آنجایی که انسان در معرض گناه قرار می گیرد برای دفع آن، شرع دستوری را به نام ازدواج موقت وضع نموده است تا انسان را از لغزش و فساد ایمن گرداند. اما روسپیگری مخالف دستور اسلام و موجب فساد است و بی قید و شرط می باشد پس از نظر اسلام نامشروع می باشد. و هیچ مهر تائیدی از سوی خداوند ندارد. در واقع ازدواج موقت اطاعت از دستور خداوند است و روسپیگری اطاعت از شیطان
مساله دیگر این است که اگر شما قائل باشید که ازدواج دائم با روسپیگری فرق دارد باید عرض کنیم که اشکالی که به ازدواج موقت گرفتید در اینجا هم جاریست پس ازدواج دائم هم باید از نظر شما فرقی با روسپیگری نداشته باشد
اینگونه نیست که ازدواج موقت هیچ شرائط و مقدماتی نداشته باشد بلکه این ازدواج هم مانند ازدواج دائم دارای احکامی است که به تشریع اسلام، ما ملزم به رعایت آن شده ایم. در اینجا به این مقدمات اشاره می نمائیم:
عقد ازدواج بر دو نحو است:
1. عقد دائم
2. عقد موقت
صیغه هر یک از این دو یا توسط وکیل اجرا می شود و یا توسط طرفین بدون وکالت و یا این که یکی از طرفین مستقیما و دیگری با وساطت وکیل.
الف) عقد دائم
1- در صورتی که عقد را اصالتا هر دو نفر یعنی زوج و زوجه می خوانند ابتدا زوجه باید بگوید(انکحتک نفسی علی الصداق المعلوم) و بعد زوج بلافاصله بگوید (قبلت النکاح لنفسی علی الصداق المعلوم)
2- در صورتی طرفین اجراء عقد را به یک وکیل وگذارده اند ابتدا وکیل از طرف زوجه می گوید(انکحت موکلتی، لموکلی علی الصداق المعلوم) و بعد بلافاصله از طرف زوج می گوید (قبلت النکاح لموکلی علی الصداق المعلوم)
3- در صورتی که هر یک از زوج و زوجه برای خود وکیلی دارند یعنی الفاظ باید از طرف وکیل هر یک با رعایت ترتیب گفته شده اجرا می شود.
ب) عقد موقّت:
1. در صورتی که هر دو نفر یعنی زوج و زوجه اصالتا صیغه را اجرا می کنند ابتدا زوجه می گوید (متعتک نفسی فی المدة المعلومه علی المهر المعلوم) و بعد زوج می گوید(قبلت التمتیع و المتعه لنفسی فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم)
2. و در صورتی که صیغه عقد منقطع وکالت اجرا می شود وکیل ابتدا از جانب زوجه می گوید (متعت موکلتی لموکلی فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم) و بعد از جانب زوج می گوید(قبلت التمتیع و المتعة لموکلی علی المهر المعلوم)
3. و در صورتی که هر یک وکیلی جداگانه گرفته اند همین الفاظ را با رعایت ترتیب و عدم فاصله از جانب وکیلها اجرا می شود.
تذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد:
1- اکثر علماء و فقها اجازه پدر و یا جد پدری را در عقد نکاح شرط می دانند البته برای دختر باکره، اما زنی که قبلا شوهر کرده و الان نداشته باشد و در عده هم نباشد خود می تواند تصمیم بگیرد و نیازی به اجازه کسی نیست.
2- قبل از اجراء عقد رضایت طرفین نسبت به اصل ازدواج و اعطاء وکالت باید محرز گردد.
3- طرفین باید به تمامی اجزاء مانند مقدار مهر و در عقد موقت زمان و مقدار مهر کاملا آگاه باشند.
4- در صورتی که از توانائی اجراء صیغه عاجزند باید این کار را به اهلش واگذار نمایند.
5- در صورتی که صیغه را خودشان اجرا می کنند خوب است به زبان فارسی هم جاری شود و البته اجرا صیغه فقط به زبان فارسی کفایت نمی کند.[3]
در پایان باید به شما عرض نمائیم که هر چیزی اثری دارد و اینگونه نیست که شما می پندارید گفتن چند کلمه عربی در حلال شدن این امر بی معنا باشد. از اثر دار بودن حرف و لفظ همین بس که وقتی کسی با زبان یا نوشتار به شما پرخاش گری می کند در روحیه شما عکس العملی حاصل می شود و همین گونه است حرف هایی که دیگران از روی محبت و احترام به شما می گویند. پس هر حرفی و هر عبارتی اثری دارد. و آنچه از طرف شرع به ما رسیده بی علت و بی حکمت نیست. موفق باشید.